نویسندگان:

مهنوش کرمی

زینب زارع مهذبیه (عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات زن و خانواده)

منصوره زارعان (رئیس پژوهشکده مطالعات زن و خانواده)

علیرضا احمدی

پیشینه

علیرغم تحقیقات گسترده جهانی در مورد اهداف مادران در مورد ذخیره شیر مادر (HMB)، پذیرش آن در زمینه‌های غیر غربی، به ویژه در کشورهای با اکثریت مسلمان، همچنان ناشناخته مانده است. این مطالعه موانع پذیرش HMB را در بین مادران شیرده در ایران از طریق دیدگاه نظریه شناختی اجتماعی (SCT) بررسی می‌کند و بر چگونگی تداخل عوامل فرهنگی، مذهبی و زمینه‌ای با تصمیم‌گیری مادران تأکید دارد.

روش‌ها

یک مطالعه کیفی در تهران، ایران، بین آگوست و اکتبر 2024 انجام شد. مصاحبه‌های نیمه ساختار یافته با دوازده مادر شیرده دارای نوزادان نارس که قادر به شیردهی نبودند، انجام شد. داده‌ها با استفاده از رویکرد شش مرحله‌ای براون و کلارک، با هدایت SCT برای ثبت تعامل بین تأثیرات شخصی، رفتاری و محیطی بر تصمیم‌گیری مادران در مورد HMB، به صورت موضوعی تجزیه و تحلیل شدند. استراتژی‌های دقیقی، از جمله کدگذاری تکراری و پرسشگری همتا، برای اطمینان از اعتبار تحلیل به کار گرفته شد.

نتایج

سه مضمون اصلی پدیدار شد. عوامل شخصی شامل حالات عاطفی، درک خطر، خودکارآمدی، انتظارات از نتیجه و اعتقادات و اخلاق مذهبی بود. عوامل رفتاری شامل تصمیم‌گیری مبتنی بر اعتماد و الگوهای رفتاری گذشته بود که تمایل به مشارکت با HMB را شکل می‌داد. عوامل محیطی شامل دسترسی نهادی، سیستم‌های حمایت اجتماعی، نفوذ معتبر و هنجارهای فرهنگی بود. یافته‌ها نشان داد که مادران دچار تعارض عاطفی، بی‌اعتمادی به ایمنی شیر و نگرانی‌های مذهبی در مورد خویشاوندی شیر و شیوه‌های حلال بودند. موانع نهادی و لجستیکی، همراه با عدم حمایت خانواده و جامعه، پذیرش HMB را بیشتر کاهش داد. با این وجود، شرکت‌کنندگان تأکید کردند که تأییدات مذهبی، مقررات شفاف، راهنمایی متخصصان بهداشت و بهبود دسترسی به خدمات می‌تواند اعتماد و مشارکت را افزایش دهد.

نتیجه‌گیری

این مطالعه نشان می‌دهد که چگونه تعاملات متقابل بین باورهای شخصی، الگوهای رفتاری و زمینه‌های محیطی، پذیرش HMB را در بین مادران ایرانی شکل می‌دهد. برای بهبود پذیرش، مداخلات حساس به فرهنگ، به ویژه مداخلاتی که شامل مقامات مذهبی، متخصصان مراقبت‌های بهداشتی و کمپین‌های آگاهی‌بخشی برای رفع تصورات غلط و ایجاد اعتماد هستند، ضروری است. تقویت دسترسی نهادی و شفافیت می‌تواند HMB را به عنوان یک گزینه تغذیه‌ای مناسب، بیشتر ترویج دهد. تحقیقات آینده همچنین باید نقش وضعیت اجتماعی-اقتصادی، دسترسی به مراقبت‌های بهداشتی و تفاوت‌های نسلی را بررسی کنند تا پایگاه شواهد برای سیاست‌های HMB متناسب با فرهنگ در بافت‌های با اکثریت مسلمان را گسترش دهند.

لینک جهت مطالعه متن کامل مقاله

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *